- چهار ضرب
- بحر هفتم از اصول هفده گانه موسیقی
معنی چهار ضرب - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چار زنش
بحر هفتم از اصول هفده گانه موسیقی
نوعی نواختن ساز، از آیین های قلندران شامل تراشیدن موی سر، صورت (ریش و سبیل) و ابرو
اصطلاحی است در نواختن آهنگ موسیقی نوعی از آهنگ موسیقی که نوازنده ساز در دستگاههای مختلف آواز مینوازد تا آوازه خوان برای خواندن مهیا شود گونه ای از زدن که زننده خواننده را برای خواندن مهیا سازد
درد شدید هنگام زائیدن
چهار تکه چوب تراشیده متصل بهم که در چهار طرف چیزی قرار بدهند، چهار چوبه و چار چوب هم میگویند
نوعی آهنگ موسیقی و نواختن ساز
((~. مِ))
فرهنگ فارسی معین
چارمضراب، اصطلاحی است در نواختن آهنگ موسیقی، نوعی از آهنگ موسیقی که نوازنده ساز در دستگاه های مختلف آواز می نوازد تا آوازخوان برای خواندن مهیا شود، گونه ای از زدن که زننده خواننده را برای خواندن مهیا سازد
سطحی که توسط چهار خط مستقیم محیط گردد: چهار ضلعی
چهارضرب، نوعی نواختن ساز، از آیین های قلندران شامل تراشیدن موی سر، صورت (ریش و سبیل) و ابرو